۱۳۸۸ آذر ۲۹, یکشنبه

شام غریبان میرداماد با فریاد دخت ایران آغاز شد

از حدود ساعت 9 امشب ، جو امنیتی - پلیسی شدیدی را دور میدان ایجاد کرده بودند و مردم به تدریج حوالی میدان محسنی جمع شدند . حدود ساعت نه و نیم ، در خیابانهای وزیری پور و شاه نظری ( منتهی به میدان ) صدای الله اکبر و یاحسین میرحسین شروع شد . نیروهای امنیتی به داخل خیابان حمله و یک نفر را بازداشت کردند که در مقابل یورش مردم و جمعیت نسبتا کم پلیس ، فرد بازداشتی را رها و به میدان بازگشتند . از آن پس جمعیت گرد آمده منتظر جرقه ای بودند و ناگهان دخترکی حدود 20 ساله فریاد برآورد : منتظزی زنده است - مرجع پاینده است . همه چیز شروع شد و تا نیم ساعت پس از ساعت ده ، میرداماد از محسنی تا پمپ بنزین در غریو فریاد مردم و بوق ماشینها به خود میبالید . شام غریبان امشب ، هزاران نفر را به خود جمع کرد . طلوع فردا ، شروعی دیگر است بر مزار آن بزرگی که رفتنش هم به آمدن میماند .








۵ نظر:

  1. ۲۰ ساله دخترک نیست یک زن جوان است. لطفا اصلاح کنید. اگر پسر بود می گفتید پسرک ۲۰ ساله؟

    پاسخحذف
  2. از کلش اینو گرفتی، برو واسه اونایی که با باتوم میزننت شاخ شو، واقعا که!
    موضوع الان اینه؟؟؟

    پاسخحذف
  3. 20 ساله دخترک نیست عزیزم . من دخت ایران را میگویم . دختر مام میهن را . خواهرم را . عزیزم را . به او میگویم دخترک تا مخاطبان فهیمم به لطافت او پی برند که چنین شجاعانه و رشید در اوج جوانی ، به عشق آزادی ، دل به خطر میسپرند .

    پاسخحذف
  4. khosh be hale onhai toye iran vaistadan mijangan alaiyhe in hokomate jabar

    پاسخحذف